محمد مومنی

اتوبوس مدیران فلاح زاده(1)

1-       مدتی است که بحث «مدیریت اتوبوسی» و حواشی آن بر سر زبانها می چرخد و آنقدر پررنگ و لعاب شده است که بازار منتصب نمودن یا مبری دانستن مدیران فعلی استان از این قصه را هم به شدت داغ کرده است؛ تا آنجا که فلاح زاده؛ استاندار  دولت نهم و دهم در یزد نیز از این بحث  مبرا نمانده و به این نوع مدیریت و به طور مشخص، ورود اتوبوسی نیروهای ابرکویی به جرگه مدیریتی استان متهم شده است!

بد ندیدیم  در این ایستگاه مطالعاتی کمی درنگ کنیم و به اتوبوس مدیران فلاح زاده  نگاهی دقیق تر بیاندازیم نه به قصد دفاع از فلاح زاده بلکه برای روشن تر شدن وضعیت مدیران استان که البته با روشن شدن وضعیت خیلی از چیزها شفاف و قضاوت ها  منصفانه تر خواهدمی شود  !

 2- بافت کمی مدیرانی که انتخاب آنها به طور مستقیم در اختیار فلاح زاده بوده بدین شرح است:

·         مدیران کل دستگاهی             120

·         روسای بانکها                          20

·         مدیران کل استانداری              15

·         فرمانداران                               10

·         مجموع                                               165

 

لازم است بدانیم که از میان 165 نفر مدیر قابل انتصاب و عزل برای  فلاح زاده تنها 7 نفر از آنها ابرکوهی هستند که عبارتند از:

·         مدیر کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی

·         مدیر کل شرکت شهرکهای صنعتی

·         مدیر کل فنی و حرفه ای

·         مدیر کل آموزش و پژوهش استانداری

·         مشاور و مدیر کل حوزه استاندار

·         مشاور و مدیرکل روابط عمومی استانداری

·         فرماندار ابرکوه

و جالبتر آن که از میان همین 7 نفر هم تعداد 4 نفر آنها در دولتهای گذشته(قبل از دولت نهم) مسوولیت های مدیریتی کلیدی داشته و تنها 3 نفرشان در زمان فلاح زاده در پست های مدیریتی استان به کارگیری شده اند.

3- اما آنچه که حقا و انصافا جای تأمل و تدقیق دارد و توجه مضاعف افکار عمومی به آن فوق العاده ضروری تر و مفیدتر به نظر می رسد مسائل کلانی است که شاید در لابه لای کشیدن افکار عمومی به سمت این مباحث جزیی و بی ثمر از آنها غفلت شده و همچنان در کانون بی توجهی مردم شریف استان نگهداری گردند.!

به عنوان مثال؛ مردم شریف استان یزد باید در این پرسش های کلیدی تأمل کنند که درحال حاضر چند درصد از بدنه کارشناسی و مدیریتی استان(مدیران و کارشناسان استانداری و دستگاه های اجرایی در مرکز استان) را افراد غیر یزدی، غیراردکانی، غیرمیبدی و غیرصدوقی تشکیل می دهند؟! آیا این که گفته می شود قریب به 80 درصد مدیران و کارشناسان استان اهل شهرهای فوق می باشند صحیح است یا خیر؟! آیا در سایر شهرستانهای استان، منابع انسانی نخبه، کارآمد و ارزشمند وجود نداشته اند؟! آیا حضور افراد از تمامی نقاط استان در بافت کارشناسی و مدیریتی آن همگن و متوازن است؟! آیا در تحلیل جریان مدیریتی استان، این مسئله، اساسی تر و مهمتر نیست؟! و نهایتا این که آیا این عدم توازن فاحش، به یکباره در دوره مدیریت  فلاحزاده اتفاق افتاده است؟!

4- براستی مدیریت اتوبوسی در چه دورانی و توسط کدام جریان حاکم اتفاق افتاد؟ در چه دوره ای طیف وسیعی از کارشناسان و مدیران در جای جای کشور، با مشوق های آنچنانی دولت وقت و انواع ترفندهای انگیزشی روی به بازنشستگی آوردند و به یکباره ظرفیت بسیار مناسبی برای توجیه کسری نیروی کار دولت فراهم شد؟!

در کدام برهه بود که خیل کثیری از افراد؛ صرفا با دیدگاه های حزبی و جناحی و بدون ملاحظه دقیق شایستگی های اعتقادی، علمی و مدیریتی و صلاحیت های گزینشی انقلابی وارد عرصه های مدیریتی و کارشناسی شدند؟!

و در نهایت در کدام برهه بود که بلافاصله پس از طی جمیع مراحل فوق و آسودگی خیال دست اندرکاران از اتمام پروژه مطلوبشان، قانون عدم مجوز استخدام دولتی توسط مجلس شورای اسلامی وقت در برنامه آتی دولت گنجانده شد تا دست دولت آینده را در هرگونه اقدام استخدامی بسته و حاکمیت نیروهای تزریق شده خود بر امور را تداوم بخشد؟!

براستی چرا کسانی که مدیریت اتوبوسی را در زمان خود به بهترین وجهی معنا نموده و جامه عمل پوشانده اند اکنون با رثاترین فریادها دم از اعتدال و نگرانی از عدم شایسته سالاری و ترجیح مناسبات جریانی می زنند؟!

5- بحث اعتدال از جمله مباحثی است که آقایان این روزها مدام بر طبل آن می کوبند و دم می زنند؛ اما حتی اگر از این منظر هم به مدیریت  فلاح زاده و سابقه انتصاب  مدیران استان توسط وی بنگریم بازهم خواهیم دید که عملکرد استانداریزد نمره خوبی دارد؛ آیا آقایان فراموش کرده اند که از میان مدیران به کارگیری شده در دوره ایشان بیش از 90 درصد آنها در دولتهای گذشته یعنی در دوران آقایان سفید، کلانتری، عاصی و حتی حمیدیا مسوولیت داشته اند؟!

آیا تنها سهم  فلاح زاده آن نبود که از میان همین عزیزان، افرادی را که کارآمدتر بوده اند را انتخاب نماید؟! آیا معنای اعتدال و عملکرد فراجناحی و فراقومی غیر از این است؟! آیا این که گفته می شود: «استاندار بعدی یزد؛ هرکه باشد؛ قابلیت جابجایی بالایی را در ترکیب مدیران استان ندارد؛ چرا که بدنه فعلی، اغلب با جریانات مختلف حاکم، کار کرده و همکاری فعال و موثری هم داشته اند» حرف غلطی است؟!  آیا این نکته به نوعی نشان دهنده چیدمان اعتدالی و فراجناحی مدیران استان در حال حاضر نیست؟!

6- البته چنین ادعایی هم نمی توان داشت که هیچکدام از مدیران فعلی استان در مدیریتشان عیب و نقصی ندارند؛ لکن بدنه موجود، بدنه ای فراجناحی، اعتدال گرا، اهل تعامل و در عین حال، سختکوش، پرتلاش و فعال بوده است.

7- از حضرت امیر المومنین علی علیه السلام پرسش شد که بهترین کارها در ماه رمضان چیست؟ و ایشان در پاسخ فرمودند: «الورع عن محارم الله» یعنی «تمنای شدید برای دوری از آنچه که خداوند متعال حرام دانسته است» لذا از خداوند متعال، خاضعانه و خالصانه می خواهیم در این ایام شریف، توفیق دوری از محرمات خویش را در درجات اعلای آن و همچنین توفیق رعایت تقوا و انصاف در نوع نگاه به مسائل پیرامون و تحلیل و بررسی آنها و موضع گیریها و و اکنشهای نظری و عملی؛ بویژه در امر قضاوت در خصوص دیگران و امور مرتبط با ایشان را به لطف و کرمش، نصیب و روزی همه ما بندگان درگاهش بگرداند. انشاءالله.

Yazdelection.blogfa

 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا